رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

رادین عشق زندگی

ههههه

یذار ببینم کسی نیست ااااا هههههههههههه سلام مامانی خوبی؟ ای خدا........... مامانی باور کن نمیخواستم شیطونی کنم فقط داشتم استراحت میکردم ...
28 آذر 1392

یلداتون مبارک...

    سی ام آذره و یک شب زیبا یه شب بلند به اسم شب یلدا شب شب نشینی و شادی و خنده شبی که واسه ی همه خیلی بلنده همه ی اهل خونه خوشحال و خندون آجیل و شیرینی و میوه فراوون شب قصه گفتن و یاد قدیما قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما شب یلدا که سحر شد، فصل پاییز میره جای پاییز رو زمستون می گیره ننه سرما باز دوباره برمی گرده کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده ...
28 آذر 1392

شب یلدا.....

شب یَلدا یا شب چلّه یکی از جشن‌های کهن ایرانی است. در این جشن،طی شدن بلندترین شب سال در نیم‌کرهٔ شمالی گرامی داشته می‌شود. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند. این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود.   ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می‌مانند و در کنار یکدیگر خود را س...
28 آذر 1392

تخریب شخصیت

چندین روزه که شازده هر شب تا هوا تاریک میشه یاده سلیمانی و شکوفه (دوستای خانوادگیمون) میفته و هی میگه سلیمانی گفت... و یه سری چیزا، و معلومه که دلش حسابی براشون تنگ شده و هی بهشون تلفن میزنه اما قسمت جالب اینجا بود: دیشب من و شازده و مهدی داشتیم تلویزیون میدیدیم برنامه راز بقا و مهدی با هیجان از شازده میخواست که نگاه کنه، یه سری زرافه رو نشون داد که قند عسل با هیجان گفت زرافه و اشک شوق تو چشمهای ما از این همه هوش حلقه زد اما صحنه بعدی چند تا بوفالو بودن با دیدن اونها شازده داد زد چقدر شبیه سلیمانی می افتم (یاده سلیمانی می افتم)... فکر بد نکنید دوستان فکر کنم از دلتنگی زیاد و حرصش گفته خوب... ...
23 آذر 1392

بلال

با کلی ذوق و زحمت واسه شازده بلال درست کردیم یه گاز زد و گفت این چرا نپزیده؟؟؟؟؟؟تو هم نخور بعد گرفت و انداختش دور...
18 آذر 1392